رفتار سازمانی در سطح تیمی
کارگروهی و تیمی
وقتی دو نفر یا بیش از دو نفر در کنار یکدیگر قرار میگیرند و خواستهها، ویژگیها، انتظارات یا اهدافشان به هم گره میخورد، عملاً با گروه مواجه هستیم.
گروهها گاهی اوقات به شکلی خاصتر و در قالب تیمها فعالیت میکنند. اگر چه گروه و کار گروهی، بحثی بسیار گستردهتر از تیم و کار تیمی است و کار تیمی و حاشیههای آن، تنها بخش کوچکی از دانش شناخت گروهها و رفتار آنها را تشکیل میدهد.
پویایی های گروه
پویایی گروه عبارت است از قوت پیوندهای اعضای گروه با گروه، وحدت (یا احساس ما بودن) گروه، احساس کشش اعضای گروه نسبت به یکدیگر و خود گروه و میزان هماهنگی تلاش های اعضای گروه برای رسیدن به هدف ها.
توانمند سازی
توانمندسازی ضمن تغییر در نحوه نگرش افراد و قضاوت آنها در رابطه با مسائل مختلف فردی و سازمانی، باعث به وجود آمدن این باور در آنها می شود که آزادی و اختیار منابع مطمئنی برای تواناشدن است. از این رو، وقتی گروهی از افراد درسازمانها توانمند می شوند، روابط آنها با صاحبان قدرت تغییر می کند و در اهداف مشترکشان سهیم خواهندشد. افراد توانمندشده در ارتباطات خود با دیگران و صاحبان قدرت مانند شرکتها و دولت تغییر ایجاد می کنند. این افراد در کسب و کار و تجارت نیز در روابط خود با دیگرهمکاران، مدیریت و فرایندکاری تغییر ایجاد خواهندکرد. در حال حاضر، سازمانها وارد عصر جدیدی شده اند. کارکنان، شرکای سازمان و بخشی از گروه شده اند بنابراین، نه تنها ضروری است که مدیران دارای خصوصیات رهبری شوند، بلکه تمام کــارمنـدان هم باید روشهایی که به کار می گیرند، خود راهبر باشند. این فکر مطلوب، کاملاً دموکراتیک و نشان دهنده احترام برای اشخاص و شخصیت آنها و بسیار اخلاقی است. مدیرانی که قول توانمندسازی می دهند باید بتوانند روحیه توانمندسازی را در روابط خود به کارکنانشان انتقال دهند. ضعف درانتقال این موضوع می تواند باعث بدبینی زیاد کارکنان و بیگانگی، کناره گیری و فقدان روح مسئولیت پذیری در آنها شود. یک مدیر توانمند ساز برای توانمندکردن دیگران، حداقل یکی از موارد زیر را در ارتباط با آنها انجام می دهد:
1-به آنها کمک مــی کند تا نیرویی که قبلاً داشته اند را شناسایی کنند
2-نیرویی که قبلاً در آنها وجود داشته و آن را از دست داده اند مجدداً بازیابی می کند؛
3-بــه آنهـا نیرویی می دهد که قبلاً هرگز نداشته اند.